✍️ فرشتگان ، موجوداتی هستند
🔅مجرّد از مادّه و آثار مادّه ؛
🔅 لذا نه مادّه دارند ،
🔅نه شکل ،
🔅 نه رنگ ،
🔅 نه اندازه ،
🔅 نه مکان
🔅و نه زمان.
✍️فرشتگان را عقول مجرّده و ارواح نیز می گویند ؛
چرا که شبیه عقل و روح ما می باشند.
✍️چون عقل و روح ما نیز از مادّه و شکل و رنگ و اندازه و مکان و زمان ، منزّه می باشند.
لذا وقتی با غیره ماده کار داریم مسلما بهترین نوع ارتباط همین هست که با روحمان
دنبال کنیم
✍️ پس پوشش نیز برای فرشتگان بی معنی است ؛
همان گونه که پوشش برای عقل و روح بی معنی می باشد.
✍️امّا زمانی که ملائک برای کسی نمودار می شوند ،
در حقیقت شکلی را در ذهن او ظاهر می سازند یا جسمی را برساخته و تدبیر می کنند ؛
نه اینکه حقیقتاً دارای جسم و شکل باشند.
🔅یعنی گاهی ما در ذهن خود تصور میکنیم و لباس میپوشانیم حال انکه چنین چیزی در
اصل وجود ندارد
🔅 از این عمل ملائک تعبیر می شود به تمثّل.
🔅 اعراب جاهلی ، ملائک را مؤنّث می پنداشتند ؛
🔅و در نقّاشیهای مسیحیان برخی ملائک را مجرّد و برخی دیگر را مذکّر ترسیم می کنند ؛
🔅 کما اینکه برخی را بزرگسال و برخی دیگر را کودک تصویر می کنند.
🔅 و حتّی گاه برای آنها اعضاء جنسی نیز می کشند بخصوص در بچّه فرشته ها.
🔅از این قوم جهول جز این نیز انتظار نمی رود ؛
وقتی آنها تصویر خدا را می کشند ؛
یا معتقد می شوند که عیسی مسیح همان خداست که به شکل بشر در آمده
تا فدای گناهان امّت شود ،
تصویر نمودن ملائک برایشان کاری نخواهد داشت.
✍️🔆 امّا در قرآن کریم هر گاه ملائک برای کسی متمثّل گشته اند ،
🔆 صورت مردانه داشته اند نه صورت زنانه.
⚜️برای مثال ، آن دو فرشته که بر حضرت ابراهیم نازل گشته و بشارت تولّد اسحاق نبی را دادند
و سپس بر قوم لوط عذاب نازل نمودند ، قیافه مردانه داشته اند.
✍️(جریان را در سوره ی هود آیه ۶۹ به بعد و سوره الذاریات آیه ۲۴ به بعد که در قران امده مطالعه فرمایید! ).
🔆و نیز وقتی جناب روح (جبرئیل) بر حضرت مریم (س) تمثّل یافت ،
در قیافه مرد بود.
(رجوع به سوره مریم آیه ۱۶ به بعد).
🔆همچنین در روایات متعدّدی ذکر شده که در میان عرب مردی خوش قیافه بود به نام دحیه ی کلبی ؛
که جبرئیل (ع) برای رسول خدا (ص) در قالب این مرد تمثّل می یافت.
شخصا در مطالعاتی که داشتم حتّی یک مورد نیز یاد نیافتم که سخنی از تمثّل ملائک
به شکل جنس مؤنّث در آیات و روایات مطرح شده باشد.
🔆 لذا اگر کسی بخواهد تمثّل ملائک ـ نه خود ملائک ـ را به تصویر بکشد باید آنها
را در کسوت جنس مذکّر تصویر نماید.
البته در برخی نقاشیها این امر به عکس می باشد.
🔆💠باید دانست که هر موجودی که نقش گیرندگی و پذیرندگی و تحتیّت دارد
مؤنث قلمداد می شود
🔆💠و هر موجودی که نقش دهندگی و تدبیر کنندگی و فوقیّت دارد ، مذکّر فرض می شود.
🔆💠 ونیز آنچه در او جمال غالب باشد ، مؤنث می شمرند
🔆💠 و آنچه جلالش غالب است ، مذکّر محسوبش نمایند.
✍️ لذا زمین مؤنث است و آسمان مذکّر ؛
چه که یکی تحت است و دیگری فوق ،
آسمان می دهد و زمین می گیرد و می پرورد.
🔅عقل مذکّر است و نفس مؤنّث.
🔅 روح مذکّر است و بدن مؤنّث.
🔆بر همین اساس ملائک نیز تمثّلشان در قالب مذکّر می باشد ؛
چرا که نقش دهندگی و تدبیر و فوقیّت دارند و منفعل نمی شوند.
پس نقّاشی اگر بخواهد تمثّل ملائک را ـ نه خودشان را ـ تصویر نماید باید
آنها را مذکّر به تصویر کشد.
نیز بهتر آن است که بر ایشان لباس دراز نبوی تصویر نماید و عمامه
به سبک اعراب صدر اسلام
بر سرشان نهد.
🔆چرا که فرمودند: عمامه تاج ملائک است.
🔆پوستشان سفید باشد و غلبه رنگ لباسشان ترجیحاً سفید یا سبز باشد ،
که اینها رنگ لباس بهشتیان می باشد.
🔆در روایات برای ملائک توصیف بال نیز شده است ؛
امّا در تمثّلات دنیایی بال ندارند ؛
بلکه در تمثّلات ملکوتی است که بال دارند.
🔆طبق آیات برخی از آنها دو و برخی سه و برخی چهار بال دارند و برخی بیشتر ،
تا آنجا که در برخی روایات برای جبرئیل (ع) هزار بال توصیف شده است.
(آیه ۱ سوره فاطر)
💠💠 تهیه و تنظیم
🙏🙏 حسن پورنجف